آسیبشناسی نیکوتین
- جذب از طريق پوست
- جذب از طريق ريه ها
- جذب از طريق غشاء مخاطي بيني و دهان
1- احساس لذت و خوشايند از كشيدن سيگار
2- احساس تحريك پذيري پس از ترك سيگار
ميگردد. نيمه عمر نيكوتين در بدن 1 ساعت مي بـاشد بـدين مفهوم كه پس از سپري شدن 6 ساعت از كشيدن سيگار تنها در حدود 0.031 ميليـگرم از 1 ميلي گرم نيكوتين جذب شده در بدن باقي خواهد ماند. بدن از طرق زير از شر نيكوتين خلاص ميگردد:
1- 80 درصد نيكوتين توسط آنزيمهاي كبد تجزيه ميگردد.
2- نيكوتين در ششها متابوليزه شده و به كوتينين و اكسيد نيكوتين تبديل ميگردد.
3- كوتينين و ديگر مواد متابوليزه و باقي مانده نيكوتين نيزتوسط كـلـيه هـا فيلتر شده و از طريق ادرار دفع ميگردند.
نيمه عمر كوتينين 24 ساعت ميباشد بنابراين با آزمايش ادرار حتي تا 2 روز بعد قادر مي بـاشيد تشخيص دهيد فرد اخيرا سيگار كشيده يا خير.
برخي افراد كبدشان آنزيم كمتري به مـنـظور تجزيه نيكوتين ترشح كرده بنابراين اينگونه افراد در روز به تعداد سيگار كمتري براي تداوم اثرات سيگار نيازمندند.
افرادي كه بطور مداوم سيگار مي كشـنـد بـدنشـان نـسبت به نـيكوتين مقاومت حاصل كرده و براي دستيابي به اثرات سيگار به تعداد سيگار بيشتري نياز دارند.
اثرات نيكوتين بر بدن...
اثرات نيكوتين بر بدن
نيكوتين عملكرد بدن و مغز شما را دگرگون ميـكـند. نتيجه نـهايـي متناقض ميباشد: نيكوتين هم نيرو بخش و محرك و هم سركوبگر و آرامش دهنـده اسـت.
نـيكوتين اثرات زير را در بدن ايجاد ميكند:
1- نـيـكوتـين سبـب تـرشـح فـوري آدرنالين مي گردد. با اثر آدرنالين هنگامي كـه شـمـا وحشتزده هستيد و يا حالت هجومي پيدا ميكنيد آشنا هستيد: ضربان قلبتان سريعتر شده، افزايش فشار خون، تنفس سريع و كم عمق، افزايش گلوكز خون، كـاهـش دماي پـوسـت، تحريك سيستم عصبي مركزي. خـود نيـكوتـيـن نـيز به نوبه خـود مـانـع تـرشـح هورمون انسولين ميگردد (انسولين قند خون را كاهش ميدهد) بـنابراين نيكوتين سبب ميـشـود گلوكز بيش از معمول در خون وجود داشته باشد كه بـاعث مـي گردد شـخـص احساس گرسنگي كمتري كند.
2- نيكوتين متابوليسم پايه را افزايش مي دهد يعني فرد كالري بيشتر از معمول خواهد سوزاند. بنابراين به مرور زمان وزنشان كاهش خواهد يافت.
3- نيكوتين سبب افزايش ترشح استيل كولين مي گردد .افزايش استيل كولين باعث افزايش فعاليتهاي نورونهاي مغزي، بهبود سرعت عمل واكنش شما به محركات، افزايش توانايي تمركز كردن ميشود.
4- افزايش ترشح دپامين: اين همان عاملي است كه به فرد در پـي اسـتـعـمـال سـيگار حس خوشي و نشاط ميدهد.
5- سبب آزاد سازي گلوتامات كه سبب افزايش يادگيري و حافظه مي گردد.
6- افـزايش تـرشـح آنـدروفـيـن. آندروفين يك مسكن درد طبيعي بدن است و خـاصـيـتـي همچون مرفين دارد.
اما در دراز مدت نيكوتين اثرات مخرب زير را بدنبال دارد:
1- فشار خون بالا.
2- انسداد عروق خوني و در پي آن سكته قلبي و مغزي.
3- كاهش ويتامين C.
4- كاهش كارايي سيستم ايمني بدن.
5- سرطان دهان، گلو، حنجره و ريه.
6- برونشيت و آمفيزم.
7- زخم معده.
8- كاهش وزن.
9- كاهش حواس بويايي و چشايي.
10- چين و چروك پوست .
11- ناباروري در مردان.
بلایی بنام سیگار
برای کسانی که هرگز سیگار نکشیده اند. همیشه
این سؤال مطرح است که چگونه سیگاریها ، دود بسیار بدبو و زننده ناشی از
سوختن کاغذ و تنباکو را حریصانه وارد ریه های خود کرده و با کمال جسارت آن
را به اطرافیان خود نیز هدیه می کنند، و حتی نسبت به سلامتی دوستان
وخانواده خود نیز توجهی ندارند. بسیاری از سیگاریها از عوارض دخانیات
آگاهی دارند و حتی اگر خود نیز به این موضوع باور قلبی نداشته باشند، نظر
غیرسیگاریها را در مورد سیگار و عوارض آن می دانند. بسیار غیر محتمل است
که در حال حاضر یک فرد سیگاری با این حجم تبلیغات بر علیه سیگار و با
عوارض بیشماری که از مصرف سیگار در خود و اطرافیان دیده است ادعا کند که
سیگار هیچ تأثیر منفی بر سلامتی ندارد. پس چگونه است که هر روزه شاهدیم که
افراد بیشماری در اماکن عمومی ، محلهای کار ،پارکها ، پایانه ها و منازل
خود با فراغ بال و بی توجه به اطرافیان سیگار می کشند، قلیان چاق می کنند
و این دود مهلک را با لبخند به یکدیگر تعارف می کنند.
ناآگاهی
و نداشتن باور قلبی به عوارض دخانیات ، خطر کردن ، خشم پنهان، عدم احترام
به حقوق دیگران و خودخواهی ، تجاهل و بی خیالی ، بیماریهای روحی و افسردگی
و .... دلایلی است که شاید بتواند عمل بعضی از سیگاریها را توجیه کند ولی
برای بسیاری از افراد سیگاری خصوصاً آنهایی که به سن میانسالی پا گذاشته و
سالیان زیادی است که مصرف کننده دخانیات هستند، این دلایل صدق نمی کند.
شاید در ابتدای مصرف جزو یکی از این گروهها بوده اند، ولی گذر زمان این
زمینه ها را از بین برده است.آنچه که باعث شده که این افراد علی رغم آگاهی
از عوارض دخانیات و قبح اجتماعی سیگار به مصرف آن ادامه دهند، ایجاد
وابستگی به دخانیات است . با این وجود وابستگی به دخانیات را نمی توان به
تنهایی به یک عامل ساده شیمیایی چون نیکوتین نسبت داد. وابستگی به دخانیات
خود امری پیچیده با دلایل متعدد است که با ابعاد شخصیتی افراد و گروههای اجتماعی اقتصادی آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد . سیگاری شدن یک فرد یک شبه شکل نگرفته است که بتوان با یک دارو و یا یک جلسه مشاوره او را درمان کرد.
کنترل
دخانیات هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی نیاز به ایجاد تغییرات گسترده
در سطح جامعه و در باورها و اعتقادات فردی و اجتماعی دارد. بسیار خوش
بینانه است اگر ما انتظار داشته باشیم که با آموزش محض، و یا اعمال قانون
و مقررات بدون ایجاد بستر مناسب ، مصرف دخانیات را کنترل کنیم. باید
مسئولین و مردم به این باور دست یابند که مسئله کنترل دخانیات اولویت است
و آنگاه از طریق ایجاد یک عزم ملی با همکاری تمامی سازمانهای دولتی و
غیردولتی و مشارکت مردمی برنامه ای را برای مبارزه با این معضل بزرگ تدوین و اجرا کرد.
باید
سیگاریهای ما باور کنند که اگر به مصرف سیگار ادامه دهند ، نیمی از آنها
نهایتاً در اثر مصرف سیگار از بین خواهند .باید باور کنند که بیماریهای
قلبی عروقی ، بیماریهای تنفسی و سرطان ریه عاقبت بسیاری از آنها خواهد بود
و در صورت ادامه دادن به مصرف سیگار به طور متوسط حدود
5/7 سال از طول عمرخود خواهند کاست. باید باور کنند که مصرف سیگار همسر و
فرزندان آنهارا در معرض بیماری و مرگ زودرس قرار می دهد و حتی جنین در شکم مادر را نیز از این قاعده مستثنی نیست.
خانواده
ها باید بدانند که بیش از 90 درصد از اعتیادها در نوجوانان با مصرف
دخانیات آغاز می شود و شروع مصرف سیگار جرأت بسیاری از جرائم را در جوانان
ایجاد می کند. باید بدانند که بین سیگار و قلیان تفاوتی از نظر ایجاد
وابستگی و عوارض وجود ندارد و مصرف قلیان در مکانهای تفریحی و پارکها حتی
بصورت تفننی، نه تنها دیگران را در معرض آثار منفی دخانیات قرار می دهد
بلکه به رواج این پدیده ناهنجار در میان نوجوانان و جوانان کمک می کند.
افراد
غیرسیگاری باید بدانند که بسیاری از بیماریها و عوارض دخانیات در کسانی
ایجاد می شود که خود سیگاری نبوده اند و تنها در معرض دود دخانیات قرار
داشته اند. باید بدانند که بسیاری از عوارض دخانیات به میزان مصرف وابسته
نیست و یکبار مواجهه نیز می تواند باعث بیماری شود.
تحقیقات
نشان می دهد که میان مصرف سیگار و سواد ارتباط تنگاتنگی وجود دارد . نتیجه
یک مطالعه که در سطح روستا صورت گرفته نشان داده میزان مصرف سیگار در
افراد تحصیل کردها 12 درصد و در افراد بیسواد 60
درصد بوده است. سازمان بهداشت جهانی پیش بینی کرده است که مصرف دخانیات در
آینده ای نه چندان دور تنها در افراد طبقات ضعیف و بیسواد جوامع درآید.در
حال حاضر نیز در کشورهای توسعه یافته دخانیات رو ند کاهشی دارد درحالیکه
در کشورهای درحال توسعه روزبه روز به آمار مصرف دخانیات اضافه می شود و
بار این معضل بهداشتی بر دیگر مشکلات حل نشده این کشورها افزوده می شود.
نشان داده شده که اکثر افراد سیگاری قبل از سن 25 سال سیگاری می شوند و
آگاهی نوجوانان و جوانان از عوارض شروع مصرف دخانیات و ادامه آن می تواند
نقش مهمی در کنترل دخانیات در جامعه داشته باشد زیرا تا 35 سالگی شیوع
مصرف دخانیات روند افزایشی و از آن به بعد سیر نزولی دارد و توجه به
جوانان و پیشضگیری در سطوح پایینتر منافع بیشتری را متوجه جوامع خواهد کرد.
افزایش حافظه با دارو
از وقتی كه انسان پی به فعالیت پیچیده و تواناییهای بالای مغز برد، همواره برای رسیدن به قدرت هوشی بالاتر در تلاش بوده است.
میان تلاش دانشمندان، مردم عادی نیز خود را از قافله عقب نگه نداشتهاند.
بعضیها با مصرف مواد غذایی و به خصوص برخی گیاهان سعی در افزایش حافظه دارند. بعضی دیگر از داروهای مصنوعی برای افزایش حافظه و توانایی مغز استفاده میكنند.
شاید شما هم در شبهای امتحان از این داروها مصرف كرده باشید یا حداقل كسانی را میشناسید كه قبل از امتحان برای تقویت قوای فكری خود دارو مصرف میكنند.
داروهایی كه برای افزایش حافظه مورد استفاده قرار میگیرند
یكی از فواید اصلی داروهای محرك (مانند كوكائین، افدرین و آمفتامینهایی چون ریتالین) توانایی آنها در افزایش انرژی مغز و تمركز است. آنها تمركز روی كار و درس خواندن را برای مدت طولانی افزایش میدهند.
در مطالعهای كه در سال 2008 روی 1400 نفر انجام شد و در مجله Nature به چاپ رسید، 20 درصد از افراد تحت مطالعه عنوان كرده بودند كه از داروها برای افزایش تمركز و حافظه استفاده میكنند. این مطالعه ، سه دارو را مورد بررسی قرار داد: ریتالین، داروی ضدخواب پروویجیل و مهاركنندههای گیرنده بتا كه هم برای درمان ناراحتیهای قلبی استفاده میشوند و هم اثر ضداضطراب دارند.
ریتالین دارویی است كه برای درمان بیشفعالی در كودكان استفاده میشود، اما افراد سالم از آن برای افزایش تمركز و دقت استفاده میكنند.
بیشتر این افراد دوست دارند، به جای تلاش بیشتر برای درس خواندن، با مصرف قرص، راحتتر درس بخوانند. دانشمندان همواره در مورد استفاده ی غیرپزشكی از این داروها هشدار میدهند و عنوان میكنند كه عوارض جانبی داروهای افزایش حافظه، آنقدر مهم است كه نباید بدون دلیل از آنها استفاده كرد.
ریتالین و سایر داروهای محركی چون متادات، استراترا و ... برای درمان اختلال كمبود توجه در كودكان مورد استفاده قرار میگیرند، اما این داروها توسط 15 تا 30 درصد دانشجویان دانشگاه برای پیشرفت تحصیلی مورد استفاده قرار میگیرند كه البته همه این داروهای محرك میتوانند موجب واكنشهای روانی مثل توهم، جنون، سوءظن و فقدان بصیرت (پارانویا)، هذیان و افكار آشفته شوند.
در مارس 2006،FDA (اداره غذا و دارو) دریافت كه 6 درصد از کودکان بعد از مصرف این داروها دچار واكنشهای روانی به صورت توهمهای بینایی و حسی (احساس حركت حشره، مار و كرم روی بدن) میشوند.
عوارض داروهای افزایش تمركز
پروویجیل به اندازه ریتالین شناخته شده نیست و گزارشهای كمی مبنی بر وابستگی به آن منتشر شده است. این دارو موجب بیدار ماندن شخص میشود و برای درمان اختلالات خواب مورد استفاده قرار میگیرد. از عوارض این دارو میتوان به سردرد، گیجی، آبریزش بینی، تهوع و لرزش اشاره كرد. همچنین این دارو موجب تغییرات فشار خون و اختلال در ریتم قلب میشود. بنابراین نباید در افرادی كه ناراحتی قلبی دارند، مورد استفاده قرار گیرد.
درست است كه حافظه مهم است، ولی فراموش کردن خاطرات بد نیز به همان اندازه مهم است.
استفاده از داروهای تقویتكننده حافظه برای مدت طولانی، موجب تضعیف توانایی شخص در به فراموشی سپردن خاطرات ناگوار میشود و به دنبال آن شخص دچار آزارهای روحی ناشی از حوادث ناگوار زندگی خواهد شد كه در بعضی موارد موجب ابتلای شخص به بیماریهای روانی مانند اختلال اضطراب پس از حادثه و... میشود.
ریتالین كه بیش از سایر داروها مورد استفاده قرار میگیرد، نیز بدون عارضه نمیباشد. سرگیجه، لرزش، تاری دید، تغییرات فشار خون، بیاشتهایی، خشكی دهان، تپش قلب و... همگی از عوارض ریتالین هستند كه میتوانند اشخاص را بر خلاف هدفشان، از فعالیت بیشتر بازدارند.
تفكرات اشتباه درباره داروهای افزایش حافظه
مطالعات اندكی روی این مساله كه آیا داروهای افزایش تمركز، واقعا موجب افزایش قدرت ذهنی افراد سالم میشوند یا خیر، صورت گرفته است.
مطالعهای در سال 2003 نشان داد كه پروویجیل اثرات مثبتی در حد آزمایشگاهی داشته است. در این مطالعه كه روی 60 نفر انجام شد، نشان داده شد كه این دارو موجب افزایش فعالیت در بعضی تستهای شناختی مانند حافظه و طرحریزیهای سهبعدی میشود. افرادی كه پروویجیل استفاده میكردند، احساس تمركز بیشتری داشتند.
مطالعات روی دانشجویان موجب نتایج نگرانكنندهای شده است. مطالعهای كه در سال 2003 روی دانشجویان سال اول یكی از دانشگاههای بزرگ آمریكا انجام شد، نشان داد كه 5/13 درصد آنها حداقل یك بار برای دلایل غیرپزشكی از داروهای تقویتكننده حافظه استفاده كردهاند. در بعضی دیگر از مطالعات نشان داده شده است دانشآموزانی كه از دارو استفاده میكنند، حتی نمرههای پایینتری نسبت به همكلاسان خود كسب میكنند. بیشتر آنها فكر میكنند این داروها هوش آنها را بیشتر میكند و به عنوان یك میانبر برای رسیدن به مدارج بالاتر تحصیلی از آنها استفاده میكنند، ولی واقعا این طور نیست.
در ضمن بیشتر مردم فكر میكنند كه عوارض این داروها خیلی هم جدی نیست، ولی باید بدانید كه این تصور هم اشتباه است. مصرف كوكائین گاهی اوقات با پارگی عروق بزرگ همراه میباشد. همچنین باید بدانید كه كوكائین و آمفتامینها (مانند ریتالین) با ایجاد التهاب در عروق مغز، خطر سكته مغزی را افزایش میدهند.
همچنین یك مطالعه كه در سال 2005 به انجام رسید، نشان داد كه ریتالین میتواند اثرات مخربی روی DNA داشته باشد.
راه های جایگزین مصرف این داروها:
دانشمندان توصیه می کنند:
* از آنجا كه داروهای محرك با افزایش كاتكول آمینهایی مانند دوپامین بر مغز اثر میكنند و ورزشهای هوازی (مثل شنا، پیاده روی، دوچرخه سواری) نیز با اثر بر نوراپینفرین، دوپامین و اپینفرین میتوانند اثرات این داروها را تقلید كنند.
بنابراین به جای استفاده از دارو، به ورزش روی آورید كه همان اثرات را بدون عوارض دارد.
*به مقدار كافی ماهی یا روغن ماهی كه سرشار از چربی امگا 3 میباشد و برای تقویت حافظه مفید است، را مصرف كنید.
* از همه مهمتر تنبلی را كنار بگذارید.
آنتاموباهیستولیتیکا
آنتاموباهیستولیتیکا (Entamoebahistolytica)
این از نظر مورفولوژی دارای چهار شکل
میباشد؛
1.
تروفوزوئیت: که معمولا بین 60- 15میکرون است و در این شکل آمیب فاقدگلبول
قرمز است و هنوز به جدار روده بزرگ حملهور نشدهاست. فرم مینوتا وقتی به نسج حملهور
شد، فرم(Magna) ماگنا یا
هماتوفاژ نامیده میشود.
2.
پریکیست: که معمولا بین 20-13 میکرون است.
3.
کیست: که کاملا گرد و مدور است و به شکلهای
تک هستهای – دوهستهای و چهارهستهای دیده میشود و اندازه آن 2±15 میکرون است.
4.
متاکیست: که در مدفوع دیدهنشده و فقط در توباژ
روده باریک مشاهده میشود. فرم چهارهستهای آمیب شکل بالغ و قابل انتقال و عفونتزا
میباشد.
نشانههای دیسانتری آمیبی:
اسهال
خونی – کرامپهای شکمی – بیاشتهایی – کاهش وزن – ضعف عمومی و بیرونروی تا 12بار
در روز به صورت اسهال انفجاری – زورپیچ
آمیب هیستولیتیکا آنزیمهایی ترشح میکند(پروتئولیتیک)
که موجب نکروز بافت روده می شود.
تفاوت بین دیسانتری آمیبی و باکتریایی
آمیبی باکتریایی
PH اسیدی PH قلیایی
مواد دفعی و اگزودای سلولی کم باکتری فراوان
گلبول قرمز تخریب شده و به هم چسبیده بوی زننده
مقادیر زیادRBC نسبت به
WBC وجود
ماکروفاژهای بزرگ شبیه به آمیب
آمیب هیستولیتیکا از نظر رنگ آمیزی با رنگهای هماتوکسیلین و تریکروم قابل
رنگآمیزی میباشد که به تشخیص بهتر آمیب کمک می نماید.
نقش مدیریت در کنترل عفونتهای بیمارستانی
عفونتهاي بيمارستاني يكي از معضلات
و مشكلات نه تنها بيمارستانها ، بلكه تمامي كشور است . ميزان وقوع اين عفونتها كه از
حداقل 9/1 % تا بيش از 25% گزارش شده ، عمق فاجعه را نشان مي دهد . امروزه مصرف زياد
و بي مورد آنتي بيوتيكها در درمان و جلوگيري از عفونتهاي بعد از اعمال جراحي موجب بروز
ميكرو ارگانيزمهاي مقاوم به دارو شده است . در حاليكه اثرات مثبت آنتي بيوتيكها را
نبايد ناچيز شمرد ، اما اعتماد به داروها موجب شده كه به روشهاي ضدعفوني و جداسازي
بيماران ، كمتر توجه شود . از طرفي با توجه به گراني و كمبود داروهاي مختلفي كه درمان
عفونتهاي بيمارستاني بكار مي روند ، بنظر مي رسد كه رعايت اصول بهداشتي براي مبارزه
با اين عفونتها ، ساده تر و ارزانتر از درمان آنها باشد . اولين اقدام در كنترل عفونتهاي
بيمارستاني ، تدوين برنامه مراقبتي است كه بتوان موارد عفونتهايي را كه در بيمارستان
اتفاق افتاده است ، مشخص و تعيين نمود . به عبارت ديگر ، كنترل عفونتهاي بيمارستاني
با انجام اقداماتي به منظور ارائه خدمات درماني و بهداشتي صحيح از طريق تدوين خط مش
ها ، كنترل و ارزشيابي عمليات انجام شده و آموزش مداوم و مستمر صورت مي گيرد . قطعاً
مديريت با نگرش نظام گرا به سلامت جامعه و اقتصاد بهداشت و بهره وري مي انديشد ، مي
تواند با استفاده از نيروهاي بالقوه بيمارستان با ايجاد تشكل هايي گام عمده در اين
جهت بردارد . اين نوشتار به نقش مديريت و كميته هاي كنترل عفونت در بيمارستان مي پردازد
.
عوارض اين وضعيت سبب تنزل سطح سلامتي جامعه
و بيماران بستري و سلب اعتماد علمي از پرستاري مي شود . همچنين افزايش هزينه هاي درماني،
طولاني شدن زمان بستري بيمار و اشغال تختهاي بيمارستان ، اختلال در برنامه ريزي و مديريت
بخشها، افزايش مصرف آنتي بيوتيكهاي ، ايجادمقاومت در ميكروارگانيسم هاي پاتوژن، اختلال
در برنامه ريزي و اجراي فرايند پرستاري، افزايش حجم كاري پرستاري و ناهماهنگي در تيم
درماني مي شود. با توجه به نتايج تحقيقات مختلف و عوارض بالفعل و بالقوه عفونتهاي بيمارستاني
و هزينه هاي مازادي كه بر سازمانهاي بهداشتي –درماني تحميل مي شود ، بديهي است كه فقط
در پرتو مديريت صحيح با نگرش سيستمي (نظام گرا ) كه به سلامت جامعه ، اقتصاد بهداشت
و بهره وري مي انديشد، مي توان با تدابير مناسب ، به ميزان زيادي از اين عوارض پيشگيري
و يا از شدت آن كاست.
1- تهيه اطلاعات كافي در مورد عفونتهايي كه به
وقوع پيوسته است.
4- يادآوري مداوم اقدامات مهم به پزشكان و كارمندان
بيمارستان براي كاهش عفونتهاي بيمارستاني.
در حال حاضر ، با دانش و اطلاعات موجود
، حدود پنجاه درصد يا بيشتر موارد عفونتهاي بيمارستاني قابل پيشگيري نيستند. برنامه
مراقبتي در بخشهايي از بيمارستان كه اغلب عفونتهاي قابل پيشگيري رخ مي دهند، بايد متمركز
شود . اين عفونتها بستگي به طرز عمل و ابزار كار دارند ؛ نظير سوندادراري ،تزريق وريدي
، كاتتر درون عروقي كه اغلب در بخشهايي كه خطر عفونت زيادتر است بطور مثال زايشگاهها،
بخشهاي مراقبت هاي ويژه مانند ((ICU )) و مراكز دياليز و اتاقهاي عمل جراحي. جمع آوري سوابق و اطلاعات
به تنهايي در كنترل و پيشگيري عفونتهاي بيمارستاني ارزشي ندارد ، بلكه اقدامات اختصاصي
براي كنترل بيماران بيماران عفوني، كارمندان و محيط بايد صورت گيرد و مشكلات بررسي
شوند.
كميته كنترل عفونتهاي بيمارستاني
آنفلوانزای خوکی
آنفلوانزای خوکی
نخستین ساعات روز شنبه (۵ اردیبهشت) بود که
واژه “آنفلوانزای خوکی” به
رسانهها
راه پیدا کرد، واژهای
که در روزهای اخیر تبدیل به سرخط اصلی اخبار شده است. چه چیزی یک آنفلوانزای ساده را
تا این حد خطرناک کرده است؟
“آنفلوانزای خوکی” در مناطق مختلف جهان در حال پیشروی
است. سازمانهای بینالمللی بهداشت با اعلام مرحله ۵ وضعیت هشدار اعلام کردند که شیوع جهانی آنفلوانزای خوکی امری
حتمی خواهد بود. این اولین بار بود که سازمان بهداشت جهانی وضعیت هشدار خود را به
مرحله ۵ ارتقا میداد که یک مرحله مانده تا وضعیت قرمز است و نشان دهنده اینکه
اپیدمی جهانی این بیماری حتمی است.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل
از دویچه وله ، “آنفلوانزای خوکی” یک بیماری کاملا
ساده و رایج دستگاه تنفسی است. آنفلوانزا در خوکها نیز همان قدر رایج
است که در انسانها.
این بیماری به راحتی و سرعت سرایت میکند
اما به ندرت به مرگ منتهی میشود.
اما چه چیزی ویروس کنونی
را تبدیل به ویروسی خطرناک کرده است؟
ویروس
خوکی نیز مانند تمام ویروسهای
دیگر خود را تغییر میدهد.
اگر خوکهای مبتلا به آنفلوانزای خوکی همزمان به آنفلوانزای انسانی یا
پرندگان نیز مبتلا باشند، این ویروسها میتوانند در بدن حیوان ژنهای خود را تعویض کنند. بدین ترتیب نوعی جدید از ویروس به وجود
میآید که هم ژنهای انسان و هم ژنهای حیوان را در خود دارد.
این همان اتفاقی است که ظاهرا در مورد ویروس کنونی افتاده است.
* راههای انتشار ویروس
آنفلوانزای خوکی و نشانههای ابتلا به آن :
تب، احساس خستگی، بیاشتهایی و سرفه. برخی بیماران همچنین آبریزش بینی، گلودرد و حالت تهوع نیز دارند. اسهال همزمان
با تهوع در آنفلوانزای خوکی شدیدتر از انواع دیگر سرماخوردگی است.
* چه داروهایی در برابر
این بیماری مؤثرند؟
بر اساس اعلام “CDC”، اداره سلامت ایالات متحده،
چهار داروی
آنتی ویروس آمانتدین ،ریمانتدین و oseltamivir و zanamivir برای درمان آنفلونزای خوکی در آمریکا دارای مجوز میباشند.
در مورد آنفلونزای خوکی که درسال ۲۰۰۹ در مکزیک شیوع پیداکرد، دونوع Oseltamivir و Zanamivir توسط «مرکز درمان و پیشگیری از بیماریها» در آمریکا
توصیه شدهاست. دو داروی “Tamiflu” و “Relenza” که داروهای رایج برای مقابله با آنفلوانزا هستند
نیز، برای مقابله با تمام گونههای
کنونی آنفلوانزای خوکی نیز مؤثرند.
البته تا کنون هیچ واکسن مؤثری برای این نوع
از آنفلوانزا یافت نشده است. سازمان بهداشت جهانی و مرکز پیشگیری از بیماریهای واگیردار ایالات متحده،
ویروس “H1N1″
را قرنطینه کردهاند
تا آنها
را برای ساخت واکسن در اختیار داروسازان قرار دهند
انتقال
آسان ويروس، ويژگي مهم آنفلوانزاي خوکي است.
عضو کميته علمي کشوري آنفلوانزا گفت: آنفلوانزاي
خوکي بيماري مشترک بين انسان و حيوان است که به راحتي از خوک به انسان و از انسان به
انسان منتقل مي شود و بسيار مرگبار است.
دکتر "مسعود مرداني" فوق تخصص بيماري
هاي عفوني در گفت و گوي اختصاصي با خبرنگار علمي ايرنا اظهار داشت: اخيرا در مکزيک
نوعي ويروس آنفلوانزا مشاهده شده که از خوک به انسان سرايت مي کند و تاکنون منجر به
مرگ دهها تن شده است.
وي افزود:
طبق آخرين آمار تا به حال 800 نفر در مکزيک مبتلا شده اند که 81 نفر آنها جان خود را
از دست داده اند.
همچنين
تا 26 آوريل در آمريکا 20 نفر ( 7 نفر در کاليفرنيا، 8 نفر در نيويورک و بقيه در ساير
ايالت ها) به بيماري آنفلوانزاي خوکي مبتلا شده اند.
رييس
بخش عفوني بيمارستان لقمان حکيم گفت: آنفلوانزاي خوکي بيماري بسيار کشنده
اي است که سرعت انتقال اين بيماري از خوک به خوک بسيار بالا است، اما در خوک کشنده
نيست و در انسان بسيار کشنده است.
وي يادآور
شد: اين بيماري قابليت سرايت از انسان به انسان و از خوک به انسان را دارد.
استاد
دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي ، احتمال وجود چرخه انتقال ويروس بين خوک ، پرنده و
انسان را مطرح کرد.
مرداني با اشاره به اينکه علايم اين بيماري
همانند علايم آنفلوانزاي فصلي است، گفت: علايم اين بيماري به صورت سرفه، تب بالا، بدن
درد، سردرد، درد شکم ظاهر مي شود و در برخي موارد همراه با اسهال و استفراغ است.
فوق تخصص بيماري هاي عفوني اظهار داشت: آنفلوانزاي
خوکي به شدت در انسان پيشرفت مي کند و دستگاه تنفسي بيمار را دچار اختلال مي کند و
در نهايت به مرگ بيمار مي انجامد.
عضو کميته علمي کشوري آنفلوانزا با اشاره به
اينکه نحوه انتقال اين بيماري همانند انتقال بيماري آنفلوانزاي فصلي است گفت: دست دادن
و تماس با ترشحات و قطرات دستگاه تنفسي عامل بسيار مهم انتقال ويروس عامل اين بيماري
است و با توجه به اينکه انتقال اين بيماري به راحتي صورت مي گيرد، کشورهاي درگير شامل
مکزيک و آمريکا اقدامات پيشگيرانه بسيار سختي را به اجرا درآورده اند.
تلاش
جامعه جهاني بر اين است که سريعا وارد اقدامات و عمليات پيشگيري کننده شده تا اين بيماري
از کشورهاي درگير (مکزيک و آمريکا) به ساير کشورهاي دنيا نفوذ نکند.
مرداني يادآور شد: کشورهاي جنوب شرق آسيا، ژاپن
و چين اندونزي در فرودگاه هاي خود افرادي را که از آمريکا و مکزيک وارد مي شوند مورد
بررسي قرار مي دهند و به آنها ماسک و وسايل حفاظتي مي دهند.
رييس بخش عفوني بيمارستان لقمان حکيم گفت: طبق آخرين گزارشهاي وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکي، هيچ موردي
از موارد ابتلاي به آنفلوانزاي خوکي در ايران مشاهده نشده است.
وي افزود: با اين حال بايد اقدامات احتياطي
به خصوص در کنترل مرزهاي هوايي کشور از لحاظ ورود مسافرين از کشورهاي درگير به ايران
صورت گيرد.
مرداني يادآور شد: ارتباط مستقيمي بين راههاي
هوايي در ايران و مکزيک وجود ندارد، اما باز بايد اقدامات احتياطي لازم را انجام داد
چون ممکن است يک مسافر از اين کشورها وارد دبي و از آنجا وارد ايران شود.
آنفلوانزاي خوکي بيماري مشترکي بين انسان و
حيوان است. تا حدود يک ماه قبل تنها خطري که در مورد بيماري مشترک بين انسان و حيوان
جامعه جهاني تهديد مي کند آنفلوانزاي مرغي بود که تقريبا توجه تمام دنيا را به خود
معطوف کرده بود.اما اخيرا ابتلا به آنفلوانزاي خوکي در مکزيک مرگ دهها نفر را به دنبال
داشته است.
آنفلوانزاي خوکي نشانه هايي شبيه به آنفلوانزاي
فصلي دارد که معمولا با تب و لرز و سرفه و بي اشتهايي همراه است.
کميته فوريتهاي سازمان بهداشت جهاني به کشورهاي
جهان توصيه کرد به شدت مراقب هرگونه شيوع غيرعادي بيماريهاي شبه آنفلوآنزا و ذات الريه
شديد باشند.
اين
سازمان اعلام کرد: اين بيماري از توان بالقوهاي براي ايجاد همهگيري برخوردار است.
اين کميته اين بيماري واگيردار را يک فوريت
بهداشتي همگاني اعلام کرد که نگراني بينالمللي ايجاد کرده است.
آخرين گزارشها، حاکي از وجود مواردي از اين
بيماري در استراليا و کانادا است. اين بيماري در مسافراني که از مکزيک به اين کشورها
بازگشته اند مشاهده شده است.
همچنين وزارت بهداشت چين روز دوشنبه به شهروندان
اين کشور هشدار داد مراقب شيوع احتمالي بيماري مرگبار آنفلوانزاي خوکي در کشور باشند.
با اين حال هنوز هيچ موردي از آنفلوانزاي خوکي در چين مشاهده نشده است.
پیشگیری
آنفلوآنزای خوکی مانند هر نوع سرماخوردگی دیگر
از راه تماس سرفه، عطسه منتقل میشود.
v از تماس نزدیک با خوکها و یا انسانهایی که آلوده
هستند بپرهیزید.
v از دست زدن به اشیا و سطوحی که ممکن است آلوده
باشند،مخصوصا در اماکن عمومی بپرهیزید.(مانند میزهای کافی شاپها و رستورانها، دستگیره
درب وسائل حمل و نقل عمومی، نردهها و …)
v از دست زدن به دهان، بینی و چشمان خود بپرهیزید.
v در صورتی که خود مشکوک به ابتلا به آنفلوآنزا هستید،
حتما هنگام عطسه و سرفه جلوی دهان و بینی خود را بگیرید. اگر دستمال به همراه ندارید،
هنگام عطسه یا سرفه قسمت داخلی آرنج خود را در برابر دهان و بینی بگیرید تا دستانتان
آلوده نشوند.
روز پرستار
* شغل خطرناك
پرستاران در تماس و ارتباط مستقيم با بيماران قرار دارند و در اين ميان، وضعيت بيماران بخش هاي ويژه و عفوني كه بايد بيشترين مراقبت هاي بهداشتي از آنان صورت بگيرد، در حال حاضر به محل نگراني از بابت انتقال بيماري تبديل شده است. پرستاران هنگام خدمت با عوامل بيماريزايي همچون ويروس هاي ايدز، هپاتيت، سل و بسياري موارد ديگر در تماس مستقيم هستند كه اين امر سلامت جاني آنها را بشدت به خطر مي اندازد. گاهي نيز بيماري از پرستار مخفي مي شود. مخفي كردن بيماري هاي خاص ظلم مضاعف در حق پرستاران است، چرا كه اين حق پرستار است كه بداند با چه نوعي از بيماري در ارتباط است. البته گاهي ممكن است بيمار مبتلابه ايدز يا هپاتيت خودش هم نداند كه چه بيماري اي دارد. گذشته از پرستاران، توجه نداشتن به اين نكته، خطرات ناگواري را متوجه سلامت مردم و جامعه خواهد كرد، زيرا يك پرستار آلوده به بيماري عفوني مي تواند بيماران ديگر را نيز آلوده كند.
*روزي براي پرستاران
انتخاب نام براي روزهاي سال و تجليل و يادبود از آن مناسبت ها كاري مهم است كه بايد در آن كمال دقت و توجه را داشت تا بهترين روز را براي آن مناسبت در نظر گرفت. انتخاب روزي كه در آن بتوان از مقام شامخ پرستاران و بهورزان تجليل كرد، به دليل سختي كار اين افراد دشوارتر است.
جالب است بدانيد ۱۲ مي (۲۲ ارديبهشت) نيز روز جهاني پرستار نام دارد.در چنين روزي از سال ۱۸۲۰ فلورانس نايتينگل، پرستار معروف به دنيا آمد. وي در جريان جنگ هاي كريمه و درمان نظاميان مجروح تلاش بسياري كرد و به همين دليل شهرت جهاني به دست آورد و به پاس تلاش هاي فراوان وي در امر پرستاري ، روز تولد وي در بسياري از كشورها روز جهاني پرستار اعلام شد. فلورانس نايتينگل، ملقب به بانوي چراغ به دست، در سال ۱۸۶۰، آموزشگاه پرستاري نايتينگل را در بيمارستان سنت توماس لندن تاسيس كرد. اين آموزشگاه كه اولين دانشكده پرستاري در دنيا به شمار مي رود، با ۱۰ دانشجو آغاز به كار كرد. اين اولين دانشكده پرستاري در دنيا بر ۲ اصل مهم استوار بود: يكي اين كه پرستاران حتما مي بايست به طور عملي در رشته تخصصي خود آموزش مي ديدند و ديگر اين كه موظف بودند نظم و انضباط و اصول اخلاقي را در هر شرايطي رعايت كنند. فلورانس نايتينگل با تاسيس اين آموزشگاه موفق شد حرفه پرستاري را از شغلي بدنام به حرفه اي آبرومند براي زنان تبديل كند. شايد بد نباشد در كنار روز ولادت حضرت زينب كه به عنوان روز پرستار در كشور شناخته مي شود روز جهاني پرستار را نيز به تقدير از اين سپيد پوشان دردمند اختصاص داد. چنان كه در برخي مناسبت ها در كنار روز ملي، روز جهاني نيز گرامي داشته مي شود. آيا براستي حتي ۲ روز تقدير از اين قشر زحمتكش و گرامي كافي است؟!
بدون سختي كار پرستاري در بيشتر كشورهاي دنيا به عنوان يك شغل سخت و زيان آور شناخته شده است، اما در ايران پرستاران بسياري از مزاياي سختي كار را ندارند يا در عمل فرصتي براي استفاده از آن را پيدا نمي كنند. فردي كه پرستار با او سرو كار دارد، بيماري است كه با اضطراب، تشويش و نگراني درباره آينده دست به گريبان است. بيماران كم بضاعت تر نگران تهيه مخارج هستند. ارباب رجوع بيمارستان ها و پرستاران ، افرادي با آستانه تحمل پايين هستند كه از پرستار خود انتظار دارند رفتاري بسيار خوب داشته باشد و تحمل كوچكترين بي اعتنايي را از طرف او ندارند. اين فضا، فضايي غمناك است كه شادابي ندارد. كسي كه به طور مداوم در چنين محيطي كار مي كند بسختي مي تواند روحيه خود را حفظ كند. علاوه بر اين، شيفت هاي فشرده و اضافه كاري هاي زياد و شب كاري ها همگي دست به دست هم مي دهند تا روحيه اين افراد را ضعيف كنند. حال كمبود نيرو را به اين مشكلات اضافه كنيد؛ در اين شرايط تعداد بيماراني كه هر پرستار مسووليت نگهداري آنها را دارد با توانايي جسماني او تناسبي ندارد، به طوري كه فشار زياد كار، رمقي براي رسيدگي به نحو مطلوب براي پرستاران باقي نمي گذارد. از سوي ديگر، بخشي از خدماتي كه بيماران نياز دارند مثل خدمات اوليه بيماران، كمك در راه بردن، غذا دادن و غيره در شرح وظايف پرستاران نيست و اين كارها وظيفه كمك بهيار است، اما چون كمك بهيار در بيمارستان نيست يا به تعداد كم وجود دارد و از طرفي بيمار همه آنها را از پرستار انتظار دارد با توجه به اين كه پرستاران حس انسان دوستانه دارند اين كارها نيز از سوي پرستاران انجام مي شود. گاهي حتي برخي فعاليت هاي پرستاران اداري است كه بايد توسط منشي انجام شود، اما پرستار به اجبار انجام مي دهد.
* شيفت هاي مضر
شغل هاي شيفتي براي سلامتی مضرند. بررسي ها نشان داده است افرادي كه زمان كار آنها به واسطه شيفتي بودن تغيير مي كند، بيشتر در معرض ابتلابه بيماري هاي مختلف قرار مي گيرند. از آنجا كه ساعت بيولوژيك بدن سيستم هاي پيچيده بدن و تنظيم هورمون ها را به عهده دارد، با اختلال در كار آن كل بدن از تنظيم خارج مي شود. محققان به پرستاران و آتش نشانان و رانندگان بين شهري اشاره مي كنند كه اين افراد بايد بيشتر مراقب سلامت خود باشند.
*مگر فرشته هم بده
گاهي بيماران يا همراهان آنها از بد خلقي پرستاران گله مند هستند.در اين كه در هر شغلي خوب و بد مي تواند وجود داشته باشد شكي نيست، در اين كه انسان نيز گاهي ممكن است اشتباه كند هم شكي نيست، اما نبايد يكطرفه به قاضي رفت. مشكلات مالي در هر شغل و صنفي ممكن است وجود داشته باشد .بسياري از افراد جامعه شغل دوم و سوم دارند، اما وقتي شغل با جان انسان ها در ارتباط باشد مشكلات مالي روي ديگري پيدا مي كند. برخي پرستاران براي حل مشكلات مالي خود مجبور به انجام ۲ يا ۳ شيفت كار هستند. طبيعي است وقتي بيش از توان كار كنند كيفيت كار پايين خواهد آمد و شايد ديگر حوصله كافي براي تحمل همه چيز وجود نداشته باشد. ضمن اين كه گذشته از ساعات طولاني كاري شكوه و شكايت و گاهي غرغرهاي بي مورد بيماران (كه نمي توان خرده از آنان گرفت زيرا شرايط طبيعي ندارند و بد اخلاق تر و دل نازك تر از گذشته هستند) موجب خستگي روحي و جسمي پرستار مي شود. پرستار هم آدم است و ظرفيت آدمي محدود. او خسته مي شود، عصبي مي شود و گاهي هم زير بار مشكلات و سختي كار به اصطلاح كم مي آورد. در اين شرايط كه آستانه تحمل او پايين آمده است شايد حرفي بزند يا كاري كند كه از ديد همراهان بيمار در شان فرشته سپيد پوش نباشد و ايراد بد بودن از فرشته را مي گيرند؛ اما كسي هم از او نمي پرسد كه خرج زندگي اين فرشته از كجا تامين مي شود و وضع رفاهي او چطور است. پرستار هم مجبور است مثل ديگران براي تامين مخارج كار كند، حتي اگر ۳ شيفت در روز باشد. ولي اين فرق وجود دارد كه در اين وضعيت علاوه بر پرستار بيمار نيز متضرر مي شود.
*بازنگري وظايف
شرح وظايف پرستاري متناسب با توسعه و پيشرفت هاي پزشكي و پرستاري نيست. خيلي از مواردي كه هم اكنون در سيستم درمان و سلامت در حال انجام است، مانند پيوندهاي قلب، كبد، ريه، كليه و جراحي هاي مختلف و همچنين تكنيك هايي كه در خصوص قلب و عروق، باز كردن عروق و غيره در كشور در حال انجام است، در گذشته نبوده است. در ۲۰ سال پيش خيلي از تكنولوژي ها و دستگاه هايي كه امروز در بخش هاي ويژه استفاده مي شود، وجود نداشت، اما اكنون با اين پيشرفت ها انتظارات نيز از پرستاران تغيير كرده است. انتظارات از سيستم پرستاري ايجاب مي كند كه شرح وظايف و نقش هاي جديدي را براي پرستاران با توجه به توسعه هاي جديد تعريف كنيم. شرح وظايف فعلي پرستاران در حال حاضر بسيار محدود و بسته است و جوابگوي نيازهاي فعلي سيستم سلامت نيست. در خيلي از موارد نيز صراحت و شفافيت ندارد.
*براي سلامت جامعه
پرستاران، فرشتگان سپيدپوش جامعه هستند كه لباس خدمت بي منت را بر تن دارند. اين جمله كليشه اي بارها و بارها تكرار شده است. اينان بي اجر و منت هر خدمتي را انجام مي دهند اما مباد يا رب مخدوم بي عنايت. روز پرستار هم روزي كليشه اي شده است. نشريات تقدير و تشكر مي كنند و پرستاران گله و شكايت. هر سال در روز پرستار نشريات مي نويسند «سفيدپوشان مهربان همچون فرشته بر بالين بيماران حاضر مي شوند و شبانه روز خود را وقف آنها مي كنند روزتان مبارك باد و …» اما كسي به اين فكر نمي كند كه اين پرستاران خود نياز به پرستاري دارند! پرستار در نقش فرشته اي سفيدپوش وظيفه مهمي به عهده دارد. رساندن دارو و ارائه مراقبت هاي پزشكي فقط قسمتي از وظيفه اوست. او بايد بتواند از نظر روحي و رواني نيز از بيمار مراقبت كند يا حداقل وضع او را بدتر نكند. اما وقتي پرستار خود با مشكلات گوناگوني مواجه است آيا مي توان از او انتظار تيمار داشت؟ اگر به فكر سلامت جامعه هستيم، بايد سلامت پرستاران را مد نظر قرار دهيم. كما اين كه مقام معظم رهبري در فرمايش هاي خود عنوان كرده اند: «بي اعتنايي به شغل شريف پرستاري، بي اعتنايي به سلامت جامعه است. بيماري كه دوران بيماري و رنج را به دور از دوستان و خانواده در بيمارستان سپري مي كند، چشم اميد به رسيدگي پرستار دارد. او نيازمند محبت است تا بهبود يابد. اما پرستاران هم حمايت و پشتيباني جامعه را مي جويند و خواهان ارج نهادن جامعه به جايگاه واقعي خويشند. رهايي جامعه پرستاري از مشكلات مي تواند به حفظ سلامت جامعه كمك شاياني كند اين راه دشوار و سخت و در عين حال پيچيده محقق نمي شود مگر اين كه تمام آحاد جامعه و مسوولان و نهادها به صورت هماهنگ و متحد و همراه با انسجام در راه ياري پرستاران يا همان سربازان سلامت همقدم شوند.