عفونتهاي بيمارستاني يكي از معضلات
و مشكلات نه تنها بيمارستانها ، بلكه تمامي كشور است . ميزان وقوع اين عفونتها كه از
حداقل 9/1 % تا بيش از 25% گزارش شده ، عمق فاجعه را نشان مي دهد . امروزه مصرف زياد
و بي مورد آنتي بيوتيكها در درمان و جلوگيري از عفونتهاي بعد از اعمال جراحي موجب بروز
ميكرو ارگانيزمهاي مقاوم به دارو شده است . در حاليكه اثرات مثبت آنتي بيوتيكها را
نبايد ناچيز شمرد ، اما اعتماد به داروها موجب شده كه به روشهاي ضدعفوني و جداسازي
بيماران ، كمتر توجه شود . از طرفي با توجه به گراني و كمبود داروهاي مختلفي كه درمان
عفونتهاي بيمارستاني بكار مي روند ، بنظر مي رسد كه رعايت اصول بهداشتي براي مبارزه
با اين عفونتها ، ساده تر و ارزانتر از درمان آنها باشد . اولين اقدام در كنترل عفونتهاي
بيمارستاني ، تدوين برنامه مراقبتي است كه بتوان موارد عفونتهايي را كه در بيمارستان
اتفاق افتاده است ، مشخص و تعيين نمود . به عبارت ديگر ، كنترل عفونتهاي بيمارستاني
با انجام اقداماتي به منظور ارائه خدمات درماني و بهداشتي صحيح از طريق تدوين خط مش
ها ، كنترل و ارزشيابي عمليات انجام شده و آموزش مداوم و مستمر صورت مي گيرد . قطعاً
مديريت با نگرش نظام گرا به سلامت جامعه و اقتصاد بهداشت و بهره وري مي انديشد ، مي
تواند با استفاده از نيروهاي بالقوه بيمارستان با ايجاد تشكل هايي گام عمده در اين
جهت بردارد . اين نوشتار به نقش مديريت و كميته هاي كنترل عفونت در بيمارستان مي پردازد
.
يكي از عوارض ناشي از بستري شدن بيماران
در مراكز درماني عفونت است ممكن است به حالت كمون باقي بماند و يا در مدت بستري شدن
بيماران بروز كند . اين نوع عفونتها را عفونت نازوكوميال ( Nasocomial Infection) مي نامند كه از ريشه لاتين
نازوكوميوم (Nasocomiun ) به معناي بيمارستان گرفته شده است .
عفونتهاي بيمارستاني نه تنها به بيماران
بلكه به هر فردي كه با بيمارستان تماس دارد ، اعم از كارمندان ، عيادت كنندگان ، كارگران
و غير انتقال مي يابد . عفونتهاي بيمارستاني بدون ترديد يكي از مهمترين معضلات مراكز
بهداشتي – درماني جهان است . ميزان وقوع آن در هر كشوري متفاوت است و حدود پنج الي
پانزده درصد گزارش شده است .اين ارقام مربوط به مراكزي است است كه داراي سيستم فعال
مراقبت و آمارگيري بوده و تا حدود زيادي در جهت كنترل عفونتهاي بيمارستاني فعال بوده
اند . لذا مي توان تصور نمود كه بيمارستانهاي كشور ما احتمالاً داراي آمار بالاتري
هستند . ارگانيسم هاي نازوكوميال در بيماراني باعث عفونت مي شود و تحت شرايط مناسب
، ساير بيماران يا پرسنل بيمارستان را مبتلا مي كند . آمار بدست آمده در آمريكا نشان
مي دهد كه عفونتهاي نازوكوميال يكي از علل عمده مرگ و مير در آن كشور است . مطالعه
اي اخيراً در اين كشور انجام شده كه نشان مي دهد 99 درصد از بيمارستانهايي كه عهده
دار مراقبت از بيماران مبتلا به عفونت هاي حاد است . مقررات ويژه اي جهت كنترل انتشار
عفونت وضعنموده اند .
در تحقيقي ديگر عوامل موثر بر كاهش ميزان
عفونت هاي بيمارستاني را مورد بررسي قرار داده اند ، آنان در گزارش تحقيق خودمي نويسند:به مدت نوزده سال ميزان شيوع عفونتهاي
بيمارستاني در پانصد تخت در شمال ((كانزاس)) مورد بررسي و پيگيري قرار گرفت . ميزان
عفونت به طور متوسط 9/3 بيشتر از پنج سال پيش از آن بوده است ؛ در اين بررسي يكي از
عوامل كاهش شيوع عفونتهاي بيمارستاني ، تغيير در شيوه هاي مراقبت از بيمار است .
در طي اين مدت ، مديريت ايمني و بهداشت
كاردر آمريكا جهت كنترل تماس با عوامل بيماريزاي خوني وهمچنين محافظت نمونه هاي تشخيصي
جدا شدن از بدن بيماران ، برنامه اي طرح ريزي نمود و برنامه هاي آموزشي توسط پرستاران
مسئول كنترل عفونت، براي پرستاران شاغل ترتيب داده شد .يكي از برنامه ها ، آشناسازي
پرستاران با استانداردهاي بهداشت حرفه اي وبرنامه ريزي كنترل عفونت در بيمارستانها
بوده است .تحقيقي ديگر در ايران در خصوص ضرورت تعيين و اجراي استاندارد هاي پرستاري
در پيشگيري از انتشار عفونت هاي بيمارستاني انجام شده كه نتايج نشان مي دهد : دستور
العمل ها و استانداردهاي پرستاري بيانگرسطح
مطلوبي از عملكردهاي پرستاري است كه بر مبناي آن مي توان كيفيت ساختار ، فرايند و حاصل
كار را مورد بررسي قرار داد. از استانداردهاي پرستاري هم بعنوان حذف و هم مقياسي براي
بررسي عملكردها مي توان استفاده نمود. بوسيله تدوين و نشر استانداردهاي پرستاري توسط
افراد ذيصلاح مي توان كيفيت مراقبتها را بالا برد ؛ در تلاشهاي پرستاري اثر بخش بايد
شاخص ها و معيارهايي جهت مراقبت از بيماران مختلف با نيازهاي متفاوت در دسترس باشد
تا پرستاران را در تصميم گيريها و تدابير پرستاري ياري داده و راهنمايي كند . در پژوهشي
كه به منظور بررسي ميزان بكارگيري استانداردهاي پرستاري در پيشگيري از انتشار عفونتها
انجام شد ، از تعداد 38 نمونه تصادفي شامل مسئولين ، پرستاران و بهياران شاغل در سيزده
بيمارستان دولتي شهر اصفهان ، مشخص گرديد كه :
1-در نظام پرستاري ، استانداردهاي كاملاً معين
و واضحي براي مقابله با عفونتها تدوين نشده است .
2-پرسنل پرستاري ، آگاهي كافي از استانداردهاي
موجود را ندارند.
3-شرايط و امكانات لازم براي اجراي اين استانداردهاي
موجود را ندارد .
عوارض اين وضعيت سبب تنزل سطح سلامتي جامعه
و بيماران بستري و سلب اعتماد علمي از پرستاري مي شود . همچنين افزايش هزينه هاي درماني،
طولاني شدن زمان بستري بيمار و اشغال تختهاي بيمارستان ، اختلال در برنامه ريزي و مديريت
بخشها، افزايش مصرف آنتي بيوتيكهاي ، ايجادمقاومت در ميكروارگانيسم هاي پاتوژن، اختلال
در برنامه ريزي و اجراي فرايند پرستاري، افزايش حجم كاري پرستاري و ناهماهنگي در تيم
درماني مي شود. با توجه به نتايج تحقيقات مختلف و عوارض بالفعل و بالقوه عفونتهاي بيمارستاني
و هزينه هاي مازادي كه بر سازمانهاي بهداشتي –درماني تحميل مي شود ، بديهي است كه فقط
در پرتو مديريت صحيح با نگرش سيستمي (نظام گرا ) كه به سلامت جامعه ، اقتصاد بهداشت
و بهره وري مي انديشد، مي توان با تدابير مناسب ، به ميزان زيادي از اين عوارض پيشگيري
و يا از شدت آن كاست.
اولين قدم در كنترل عفونتهاي بيمارستاني
، تدوين برنامه مراقبتي است كه بتوان موارد عفونتهايي را كه در بيمارستان اتفاق افتاده
است ، مشخص و تعيين نمود.بعبارت ديگر ، كنترل عفونتهاي بيمارستاني با انجام اقداماتي
به منظور ارائه خدمات درماني و بهداشتي صحيحاز طريق تدوين خط مشي ها ،كنترل و ارزشيابي
عمليات انجام شده و آموزش مداوم و مستمر صورت مي گيرد.
براي مشخص كردن عفونت هايي كه در بيمارستان
روي داده است به پرستار اپيدميولوژيست يا پرستار كنترل عفونت نياز است . روش برنامه
هر چه كه باشد ، مسئله مهم احساس مسئوليت و فعال بودن افراد در وظايف محوله است . برنامه
مراقبتي موثر ، موارد زير را شامل مي شود:
1-تهيه اطلاعات كافي در مورد عفونتهايي كه به
وقوع پيوسته است.
2-تشخيص زود و به موقع شيوع عفونتهايي كه به وقوع
پيوسته است.
3-حذف برنامه هايي كنترلي غير ضروري و دقت در
كنترل عفونتهاي بيمارستاني .
4-يادآوري مداوم اقدامات مهم به پزشكان و كارمندان
بيمارستان براي كاهش عفونتهاي بيمارستاني.
در حال حاضر ، با دانش و اطلاعات موجود
، حدود پنجاه درصد يا بيشتر موارد عفونتهاي بيمارستاني قابل پيشگيري نيستند. برنامه
مراقبتي در بخشهايي از بيمارستان كه اغلب عفونتهاي قابل پيشگيري رخ مي دهند، بايد متمركز
شود . اين عفونتها بستگي به طرز عمل و ابزار كار دارند ؛ نظير سوندادراري ،تزريق وريدي
، كاتتر درون عروقي كه اغلب در بخشهايي كه خطر عفونت زيادتر است بطور مثال زايشگاهها،
بخشهاي مراقبت هاي ويژه مانند ((ICU )) و مراكز دياليز و اتاقهاي عمل جراحي. جمع آوري سوابق و اطلاعات
به تنهايي در كنترل و پيشگيري عفونتهاي بيمارستاني ارزشي ندارد ، بلكه اقدامات اختصاصي
براي كنترل بيماران بيماران عفوني، كارمندان و محيط بايد صورت گيرد و مشكلات بررسي
شوند.
ضمناً بايد توجه داشت كه تغيير مكرر در
روشهاي پزشكي جراحي و تغيير در تركيبات دارو كه بيمار در بيمارستان با آن درمان مي
شود، مشكلات عفونتهاي بيمارستاني و پيشگيري از آن را تغيير مي دهد ، براي بررسي اپيدميولوژي
عفونتهاي بيمارستاني بايد اطلاعاتي در مورد تعداد و ماهيت موارد عفوني و اطلاعات مربوطه
كه از منابع آزمايشگاهي و كلينيكي بدست آمده اند ، فراهم شود . در موارد عفوني گاهي
موادي وجود نداردكه بتوان براي بررسي به آزمايشگاه فرستاد. بنابراين بسيار مهم است
كه گزارش كاملي در بخشي كه عفونتهاي كلينيكي رخ داده است ، شرح مفصلي از ماهيت درماني
آنها و هر گونه شرايط
محيطي خاص ، ثبت و نگهداري گردد. ميكروبيولوژيست
همچنين بايد گزارشي از ارگانيزمهاي ايزوله شده در هر بخش با اطلاعات مناسب در مورد
حساسيت آنتي بيوتيكي، وجود فاز يا سرو تايپ ارگانيزم و يا ساير علائم شناسايي را ارائه
دهد و تمام اين موارد را بطور كامل نظارت كند.
احتمالاًبهترين راه براي انجام نظارت اين
است كه فردي را بعنوان رييس كنترل عفونت تعيين نمايند تا تمام اطلاعات فراهم شده را
به هم مرتبط سازد . رييس كنترل عفونت در ارتباط با گروهي از كاركنان بيمارستان شامل
جراح، پزشك عفوني، پذيرش، كارشناس ارشد پرستاري و ميكروبيولوژيست همكاري مي كند كه
كميته كنترل عفونت را تشكيل مي دهند.
كميته كنترل عفونتهاي بيمارستاني
مديريت دربيمارستان با توجه به گستردگي
تخصصهاو نيازهاي موجود امري بسيار پيچيده و در عين حال گسترده است.براي اداره هر چه
بهتر بيمارستان، مديران مي توانند با استفاده از كميته هاي مشورتي كه در مراجع مختلف
مديريت بيمارستاني به تعداد حدود سيزده كميته اشاره شده است ، به مشكل يابي و حل معضلات
سيستم بپردازند. با توجه به اهميت مشكلات ايجاد شده توسط عفونتهاي بيمارستاني و تبعات
آنها ، تشكيل كميته كنترل عفونت و با همكاري ساير كميته ها نظم كميته اجرايي، كميته
حسابرسي( ارزشيابي عملكرد) و كميته كنترل كيفيت ،گام مهمي در افزايش بهره وري و بهينه
سازي خدمات خواهد شد . كميته كنترل عفونت هر بيمارستان ، مسئول مشاهده تمام جنبه هاي
كنترل عفونت در بيمارستانهاست. اين كميته، عفونتهاي اكتسابي از بيمارستان را مورد بررسي
قرار مي دهد ، اهداف و اقداماتي را براي جلوگيري از اين عفونتها برقرار مي سازند و
هنگام اپيدمي ، تحقيقات و يا ساير مسائل ضروري را انجام مي دهد .
يك كميته كارآمد و موثر كنترل عفونت ، مهمترين
عنصر از برنامه كنترل بيماريهاي بيمارستاني است . مشاهدات نشان مي دهد كه اكثر عفونتهاي
بيمارستاني به علت ضعف در انجام روشهاي ضدعفوني و رفتار با بيماران و موادآلوده حاصل
مي شوند . انجام توصيه هايي كه توسط كميته عفونت پيشنهاد مي شود ، در هر بيمارستاني
اجباري است .
مراقبت موثر از بيمار ، نقطه كانوني براي
جلوگيري و كنترل عفونتهاي بيمارستاني است و عامل عمده اي در طرح ريزي برنامه كنترل
عفونت است . بيمار در مركز برنامه كنترل عفونت قرار دارد و مورد توجه كميته كنترل عفونت
است و همچنين نقطه شروعي براي انجام مراقبتها و پيشگيري هاي كنترل عفونت خواهد بود